متن شما
متن شما
سلام دوستای خوب من توروز شنبه28 اردیبهشت من یک امتحان داشتم مثلا امتحان خرداد بود به خاطر انتخابات زود تر امتحان میگیرن خودتونم که میدونید ما یک امتحان سخت سخت داشتیم که قبلش معلم بهمون سوال هارو داده بود خلاصه رفتیم سر جلسه به صورت سامورای همه امتحانوcopy.pesکردیم من دستمو بردم بالا گفم آقا بریم ناظم برگشت گفت آرمین همین الان امدید سر جلسه نوشتی چه سریع گفتم آخه آقا درس آسونی بود بهم گفت این که سخت ترین درستونه هیچی نگفتم نشستم ....................................................................................
20 بعد ناظم گفت اونای که نوشتن پاشن برن ارمین پاشو برو حالا آرمین آرمین چراجواب نمیدی(نترسید نمرده بودم)
آرمین خوابیدی چرا کلاس شما همه خوابیدن پاشید برید یک دفعه کل کلاس ما هم زمان باهم پاشدیم بیچاره خوف کرد رفت پایین با مدیر امد گفت چطون گفتم هیچی تموم کردیم دیگه میخوایم بریم بنده خدا با آب قندی که تو دستش بود گفت همه باهم خلاصه این روز روز باحالی بود امید وارم حد اقل این همه نوشتم یک لب خند زده باشید فعلا بای..............................
نظریادتون نره
نظرات شما عزیزان:
|
برای لینک کردن خود در این وب سایت فرم زیرا پرکرده واین سایت را در وبلاگ خود لینک کنید با تشکر